استرپتوزوسین

 

 زمینه و هدف: اگر چه امروزه مشخص شده است که کنترل عوارض ناشی از تعادل نامناسب قند خون با تزریق انسولین امکان پذیر است، با این حال کنترل دقیق آن به وسیله تزریق انسولین کاری مشکل است. لذا پیوند جزایر لانگرهانس پانکراس به عنوان راه حل منطقی برای درمان این بیماری در سطح جهان درحال بررسی است و مطالعه حاضر در این راستا انجام شده است.مواد و روش ها: پس از تهیه مواد اولیه و فراهم سازی مقدمات کار، بافت دهنده در هر مرحله کاری از شش سر موش صحرایی Wistar نر بالغ با وزن 300-250 گرم (90-75 روزه) تامین شد. در موش های صحرایی که 4-2 هفته قبل از پیوند توسط تزریق 60 میلی گرم بر کیلوگرم استرپتوروتوسین (STZ) به صورت داخل وریدی مبتلا به دیابت شده بودند، صورت گرفت.یافته ها: بعد ازعمل پیوند جزایر لانگرهانس، سطح گلوکز خون پلاسما تا دامنه طبیعی (5±145 میلی گرم در دسی لیتر) کاهش و میزان انسولین و –C پپتید پلاسما افزایش یافت (به ترتیب 1.9±0.1 MIU/L و 0.001±0.053 نانوگرم در میلی لیتر). علایم بالینی ناشی از القا دیابت نیز پس از پیوند برطرف گردید.نتیجه گیری: تکنیک پیوند سلول های جزایر لانگرهانس به صورت داخل کپسولی (Encapsulation) در غیاب مهار کننده های ایمنولوژیکی برای حمایت بافت پیوند شده در مقابل سیستم ایمنی گیرنده پیوند (میزبان) راهی تازه برای درمان دیابت نوع I می باشد.

زمینه: دیابت، خطر ابتلای سیستم اعصاب مرکزی (CNS) به اختلالاتی مانند سکته مغزی، تشنج، زوال عقل و اختلال شناختی را افزایش می‌دهد. بربرین، آلکالوئیدی طبیعی با ساختار ایزوکینولین است که اثر بخشی آن بر اختلالات نورودژنراتیو در مطالعات اخیر گزارش شده است. همچنین ثابت شده است، آستروسیت‌ها برای عملکرد طبیعی CNS حیاتی می‌باشند و تغییر در عملکرد آن‌ها متعاقب دیابت در ایجاد اختلالات شناختی ناشی از دیابت نقش دارد. اغلب اختلالات متابولیکی و اکسیداتیو منجر به تغییرات سریع در سلول‌های گلیال می‌شود و شاخص این تغییر افزایش تولید پروتئین اسیدی رشته‌ای گلیالی (GFAP=glial fibrillary acidic protein) به‌عنوان یک نشانگر آستروسیتی می‌باشد. لذا این مطالعه به منظور بررسی اثر بربرین در تنظیم آستروسیت‌های GFAP+ ناحیه هیپوکمپ موش‌های صحرایی دیابتی طراحی گردید. مواد و روش‌ها: گروه‌های تجربی در این مطالعه شامل کنترل، کنترل تیمار شده با بربرین (100 میلی‌گرم/کیلوگرم وزن بدن روزانه، به مدت 8 هفته)، دیابتی و دیابتی تیمار شده با بربرین (100 و 50 میلی‌گرم/کیلوگرم وزن بدن روزانه، به مدت 8 هفته) بودند. اثر بربرین بر واکنش گلیال هیپوکامپ موش‌های دیابتی با آزمون ایمونوهیستوشیمی GFAP ارزیابی گردید در پایان نتایج با نرم‌افزار آماری 5 Prism و آزمون‌های One Way ANOVA و Tukey تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها: هشت هفته پس از القای دیابت، افزایش معنی‌دار آستروسیت‌های GFAP+ در ناحیه هیپوکمپ موش‌های دیابتی، نسبت به گروه کنترل مشاهده شد. همچنین تجویز طولانی مدت با بربرین (100، 50 میلی‌گرم/کیلوگرم وزن بدن روزانه به‌مدت 8 هفته) سبب مهار افزایش آستروسیت‌های GFAP+ در مغز موش‌های دیابتی گردید. نتیجه‌گیری: پژوهش حاضر نشان می‌دهد که درمان با بربرین به‌طور معنی‌داری منجر به کاهش آستروسیت‌های GFAP+ در هیپوکامپ موش‌های صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوسین گردید.